ای پرنده مهاجر

ای پرنده مهاجر ، ای پر از شهوت رفتن  

فاصله قد یه دنیاست ، بین دنیای تو با من  

تو رفیق شاپرکها ، من تو فکر گلمون  

تو پی عطر گل سرخ ، من حریص بوی نونم  

دنیای تو بینهایت همه جاش مهمونی نور  

دنیای من یه کف دست روی سقف سرد یک گور  

من دارم تو آدمکها میمیرم ، تو برام از پریها قصه میگی  

من توی حیله وحشت میپوسم ، برام از خنده چرا قصه میگی  

کوچه پس کوچه خاکی ، در و دیوار شکسته  

آدمهای روستایی ، با پاهای پینه بسته  

پیش تو یه عکس تازه است واسه آلبوم قدیمی  

یا شنیدن یه قصه است از یه عاشق قدیمی  

برای من زندگی اینه ، پر وسوسه پر غم  

یا مثل نفس کشیدن ، پر لذت دمادم  

ای پرنده مهاجر ، ای همه شوق پریدن    

خستگی کوله بار ، روی رخوت تن من 

مثل یک پلنگ زخمی پر وحشته نگاهم  

میمیرم اما هنوزم دنبال یه جون پناهم  

نباید مثل یه سایه ، زیر پاها زنده باشیم  

مثل چتر خورشید باید روی برج دنیا واشیم 

 

****************************************

این پرنده مهاجر 

همیشه عاشق پرواز  

حالا با بالی شکسته 

میخونه چه غمگین آواز   

توی یک هجرت جمعی 

دست بیرحمه صیاد 

اونو از جفتش جدا کرد 

با تنهایی آشنا کرد 

نجوای دو جفت عاشق 

روی شاخه های تنها

شعری عاشقانه بود 

صدای قشنگ بالش 

تو فضای بی کرانه 

بهترین ترانه بود 

حالا تنها حالا خسته 

با دلی از غم شکسته 

بی صدا تر از همیشه 

با خودش تنها نشسته 

با صدای غم گرفتش 

شعر تنهایی میخونه 

سوز غمگین صداشو

اونی که تنهاست میدونه

نظرات 1 + ارسال نظر
آویسا یکشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 17:16 http://www.berober3r.blogfa.com

سلاااااااااااااااااااااااااام
قسمت دوم پستت خیلی عالی بود20 بیست
داداشی چرا دیگه به ما سر نمیزنی؟
راستی قالبت خیلی خوشمله(خوشگله)
اینم بگم اینقدر غمناک ننویس جون آبجی
منتظرت هستماااااااااا
راستی درباره سوالت باید بگم همون رشته رو (کارشناسی مهندسی معماری )تو شهر خودمون
اوکی؟
یا علی
راستی به صدای بارون تو وبم همراه با آهنگش رو گوش بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد